کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

مشخصات بلاگ

اتَّبِعُوا مَن لَّا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ وَ مَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَـٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَ لَا یُنقِذُونِ إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ
(یس، 22-24)

وقایع اتفاقیه

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۴ ق.ظ

پرده اول:

جمعه بعد از ظهر در خانه پدربزرگ نشسته ام و مناظره سوم را از جعبه جادو تماشا می کنم. از حدود چهارشنبه شب بر اساس کاری چند هفته ای که برای تبیین شاخص ها و معیارهای رییس جمهور انجام داده ام(که یکی از مهمترین و گویا ترین آنها "شاخص خواجه نصیر" بود که در یادداشت قبلی به آن اشاره کردم.)، به این نتیجه رسیده ام که حدادعادل اصلح انتخابات 92 است. حالا که مناظره را می بینم به درستی انتخابم مطمئن شده ام. ولی ناراحتم از بی اخلاقی ها و عصبانی ام از بی توجهی نامزدها (به جز حداد و غرضی) به منافع ملی و نگران تر می شوم برای آینده کشور. با اینکه از بعضی انتظار چنین سخنانی را داشتم ولی متعجبم از بی تقوایی و یا بی تدبیری برخی دیگر.

بعدتر برای آقای جلیلی با مقدمه و مؤخره ای (که نیازی به ذکرش نیست) نوشتم:

آقای جلیلی، چرا واقعیت را انکار کردید؟!
آیا غیر از این بود که مذاکرات آقای لاریجانی به خاطر اظهارات غیر مدبرانه آقای رییس جمهور شکست خورد؟!
درست است که مطرح شدن چنین موضوعی از طرف سایر نامزدها کاری برخلاف مصالح جامعه و امنیت کشور بود، ولی این دلیل نمی شود که شما واقعیت را انکار کنید. کاش بجای چنین سخنی، این تذکر را نسبت به دو نامزد دیگر بیان می کردید که مطرح کردن چنین مسائلی در چنین فضایی به مصلحت نظام و کشور نیست. برادرانه می نویسم؛ کاش مانند آقای حدادعادل برای آبروی نظام از آبرو و وجهه ی خود هزینه می کردید.

و در ادامه نوشتم:

و اما در مورد اظهارات آقای ولایتی در مورد مذاکرات آلماتی، شما حق نداشتید که پاراف خصوصی ره بر به یک نامه محرمانه را در یک برنامه تلویزیونی افشا کنید. شما دبیر شورای عالی امنیت هستید و به قوانین آشنا. این درست است که اظهارات آقای ولایتی بخاطر عدم اطلاع درست و کافی از مذاکرات غلط و ناقص بود و شما حق داشتید که از عملکرد خود دفاع کنید، ولی لزومی نداشت که این دفاع با افشای یک سند محرمانه و تخریب وجهه یک شخصیت حقوقی همراه شود.
آیا این اظهارات شما بی شباهت با سخنان آقای احمدی نژاد در مناظره سال 88 در مورد آقای ناطق نوری (رییس دفتر بازرسی نهاد رهبری) نبود؟! آقای ولایتی فقط یک نامزد انتخاباتی نیستند، چنانچه شما نیز دارای شخصیت حقوقی هستید. آیا احساس نمی کنید که اظهارات شما و همچنین نحوه ی بیان تان نسبت به این موضوع موجب بد بینی مردم نسبت به شخص ره بر و نهاد رهبری شد؟
بنده با شناختی که از شما دارم، مطمئن هستم که عملکرد حضرت عالی نه از روی قصد و غرض و نه از روی هوس بود، بلکه خطایی بود که شایسته شخص شما نبود، و از شما انتظار چنین خطایی نمی رفت. ولی نمی توانم از سوالی که ذهنم را مشغول کرده به راحتی گذر کنم. آقای جلیلی، شما ضمانت می دهید که اگر فرداروزی سکان هدایت قوه مجریه را به عهده گرفتید، از چنین خطاهایی جلوگیری کنید تا خدای نکرده ماجراهایی مثل یکشنبه سیاه تکرار نشود و دل مردم را به درد نیاورد؟

 

پرده دوم:

یکشنبه، ساعت 8 شب مستند دوم جلیلی شروع می شود. قبل از آغاز مستند بخاطر نام کارگردان بنظرم می رسد که امشب مستند خوبی ببینم. اما با آغاز مستند تعجبم هر لحظه بیشتر از لحظه قبل می شود و دلم بیشتر به درد می آید. متعجب بودم که چگونه شخصی مانند طالبزاده می تواند به این راحتی در زمین دشمن بازی کند، و دلم به درد آمد برای مظلومیت ره بر. به یاد سخنانش در حرم امام (ره) افتادم.
*
آن روز برخلاف سالهای گذشته و بخاطر مسئله ای که پیش آمده بود صبح زود به اتفاق خانواده به حرم روح خدا رفتیم و به همین خاطر قبل از شروع سخنرانی ره بر از حرم خارج شدیم. از رادیو به سخنانش گوش می دادم.
*
به یاد سخنانش در حرم امام (ره) افتادم که می گفت: «
من به هیچ کس نظر ندارم. از همین ساعت، رسانههاى بیگانه با غیظ و غرضورزى خواهند گفت: فلانى نظر به زید یا به عمرو یا به بکر یا به خالد داشت. این، خلاف واقع است؛ من به هیچ کس نظر ندارم؛ من حقایق را عرض میکنم. من به برادرانى که میخواهند اطمینان این مردم را به سمت خودشان جلب کنند، نصیحت میکنم که منصفانه حرف بزنند»

بنظرم می رسد برای طالبزاده هم چیزی بنویسم؛ ولی بعدتر پشیمان می شوم:

آقای طالبزاده آیا فکر نمی کنید که این اقدام شما در جهت معرفی کردن آقای جلیلی به عنوان کاندیدای نظام، با توجه به سخنان ره بر انقلاب اشتباه بوده؟
آیا فکر نمی کنید که با این اقدام اگر فردا روزی نامزد مورد نظر شما رأی نیاورد، به این طلقی دامن زده اید که مردم از نظام و ره بر رویگردان شده اند؟ آیا نمی خواهید از وقایع و اشتباهات انتخابات سال 76 درس بگیرید؟ تا کی می خواهید از نظام و ره بر هزینه کنید؟!

و بیشتر ناراحت می شوم، وقتی در ادامه مستند می بینم که اقدامات و زحمات دیگران را به پای شخص دیگری می نویسند، با اینکه ایشان در انجام آن عمل افتخار آمیز نقش مهمی داشته اند، ولی پر واضح است که بار اصلی طرح و اجرا بر دوش افراد دیگری بوده است.
(البته مشخص است که شخص آقای جلیلی در فرایند ساخت این مستند و مطالبی که در آن بیان شد، نقشی نداشته اند)

 

پرده سوم:

دوشنبه حوالی ظهر در جلسه ای در مورد شاخص ها و معیار های رییس جمهور برای طراحی برنامه ای صحبت می کنم که پیامکی از طرف مادر دریافت میکنم، مادر نوشته اند: «حداد کنار کشید»
جلسه نیمه کاره رها می شود، یا بهتر بگویم جلسه را نیمه کاره تمام می کنم، و با اینکه هنوز در شوک خبر هستم به جلسه دیگری می روم برای حک و اصلاح یک مستند، که انصافاً اشکالات فنی و محتوایی زیادی داشت. مستند درباره «دموکراسی در جمهوری اسلامی» است و به همین واسطه به جریانات سیاسی از اول انقلاب تا رحلت امام (ره) هم اشاره می کند. پیش بینی ام را بیشتر از گذشته در معرض تحقق می بینم. با اینکه شخصاً دوست نداشتم که پیش بینی ام محقق شود. (شاید در مطلبی دیگر پیش بینی ام از انتخابات ریاست جمهوری 92 را بنویسم)
جلسه حدود 2 ساعتی طول می کشد. بعد از اینکه به سمت خانه راه می افتم، پیامک دیگری از طرف رفیق شفیق (که از قضا از طرفداران آقای جلیلی است) می رسد که: «درود و سلام بر روح پاک شهید مجید حدادعادل و درود ویژه ما بر دکتر حدادعادل و...»
چند ساعت بعد در جوابش می نویسم: «الان به من خواهی خندید که می نویسم:  
"اصلح را کنار گذاشتید، پس منتظر عِقابش باشید.  اما چند سال بعد خواهی گفت که کاش پشت سر حدادعادل بودم، و نگهبانان خواهند گفت که کاش برای زاکانی سلیقه ای عمل نمی کردیم و او را به بهانه های ناچیز کنار نمی گذاشتیم..." »

 

پرده چهارم:

تا چندی پیش به تغییرات اساسی و مفید به واسطه انتخابات ریاست جمهوری خیلی امیدوار بودم و فکر می کردم با انتخاب فردی شایسته می توان بسیاری از مشکلات را حل کرد. اما حالا به این نتیجه رسیده ام که کلاً نباید به چنین ساختارهایی امید بست.

 

 

بعدن نوشت 1: برخی دیگر از دوستان نیز به این مسائل اشاره کردند.(+ و + و + و +)

بعدن نوشت 2: برای تلطیف فضا «این» را ببینید.

سیاست

نظرات  (۶)

کلیت خوب بود ولی

باید دقت کرد

هر حرفی که زده می شود باید درون متنی باشد نه اینکه انسان را به هزار جا دایورت کند متوجهی؟

درباره پرده چهارم مخصوصا که یک حرفی میزنی بعد خداحافظی می کنی این گونه بیان حتی به حرف خودت هم ضربه میزند و بعد برای پاسخ دوباره در جواب می گویی از مطالب قبلی و بعدی که می نویسم بفهم. باید هر حرفی که میزنید دلایلش در متن نوشته شود

یا علی

البته که رهبری نظرشان را علنی نمی‌کنند؛ ولی نقل قول از سخنان 14 خرداد ربطی به این موضوع نداشت. ایشان در آن روز می‌گویند من نصیحت می‌کنم سیاه‌نمایی نکنید. بعد اضافه می‌کنند منظورم یک کاندیدای خاص نیست، به هیچ کدام نظر ندارم، کلاً گفتم، فردا رسانه‌های خارجی می‌گویند منظرم فلانی (مثلاً رضایی) بود که سیاه نمایی می‌کند.
بالاخره ضد انقلاب جلیلی را نزدیکترین کاندیدا به مواضع رهبری می‌دانند. طرفداران آقای جلیلی هم از این، استفاده کرده اند. چه اشکالی دارد؟ سخت می‌گیری دادا.
پاسخ:

1-البته شاید بتوان با توجه به ترتیب بیانات تفسیر شما را پذیرفت ولی نمی توان بیان بنده را انکار کرد، با توجه به صحبتهای قبلی ره بر، در مورد اینکه هیچ کس از رای بنده خبر ندارد و اینکه صحبتهایی که در مورد رأی بنده می شود، صحت ندارد.

2- اشکالش را در متن متذکر شدم.

3-نمی دانم!
شاید باید چشمم را به حوادثی که برای بعد از انتخابات  آمده شده ببندم!

سلام

1- بابا نظرات ما رو هم وقط کردی تایید کن. ما هم دل داریم.

2- در وبلاگ دوره با مطلبی به روزم.

پاسخ:
سلام.
حتماً نظرت ثبت نشده.چون غیر از این چیز دیگری نبود
  • منتقد این نظام
  • واقعا چه مردم ساده لوحی داریم
    با بی میلی تمام رفتم رای دادم
    و متاسفم واسه خودم که سالهاس سال مخم شستشو داده شده بود با این ولایت فقیه :|   

    سلام

    ستودنی است که سعی کردی منصف باشی!

     

    بقیه حرفهام اینحا نمی‌گنجه. حضورا، شاید در گوش‌ت گنجید!

    الان این را می نویسم که نگویند قصد تخریب داری.

    می گویند جناب جلیلی عملکرد و مدیریت خوبی در سمت دبیری شورای عالی امنیت نشان داده است و مسئله دستگیری ریگی ملعون را در همان مستند به جناب جلیلی نسبت می دهند گویی بچه های اطلاعات هیچ فقط ایشان تنهایی این کار را کرده است. نیاز یک عملیات به امضای ایشان دلیل بر آن نمی شود که خود ایشان پس به شخصه این کار را کرده اند.

    در ضمن نه در مستندها نه در تبلیغات و بررسی نحوه مدیریت ایشان به دو واقعه دردناک که در حوزه شورای امنیت ملی بوده است نکردند.

    1. فتنه و اغتشاشات سال 88. در این ضمینه باید گفت پیش بینی و رفع بحران امنیتی مگر کار شورای عالی امنیت ملی نیست؟ پس چرا آن که می تواند آن ملعون را نیم ساعته دستگیر کند چرا باید چنین هزینه ای در سال 88 بدهیم. بعد ایشان در مناظره حرف از هدر رفتن و از بین بردن ظرفیت کشور در سال 88 می زنند. (ادامه نمی دهم شاید نباید گفت)

    2. در طی دوسال از سال 88 تا 90 چهار دانشمند فیزیک هسته ای ایران ترور می شوند و نه باهم . آیا این مسئله ربطی به شورای عالی امنیت ملی ندارد؟ چرا ابتدائا برای تامین امنیت دانشمندان هسته ای تدابیری توسط این نهاد در نظر گرفته نشده است. در ثانی با اولین ترور چرا هنوز مسئولان و به  خصوص دبیر شورای عالی امنیت تدبیری برای تامین امنیت جان دانشمندان هسته ای در نظر نگرفت. بگذریم از اینکه چرا باید دستگیری عاملان ترور توسط فردی که نیم ساعته ریگی ملعون را در آن منطقه و با آن شرایط دستگیر می کند کار سختی باشد.

    ** این ها را چرا در کارنامه اجرایی جناب جلیلی بیان نمی کردید. نمی گویم تمام اینها به شخص جلیلی مربوط است ولی وقتی یک موفقیت را به ایشان می چسبانید این ها هم م چسبد.

    *** بنده به شخصه تا قبل انتخابات جز در دو سه مورد  در بین افراد چه طرفدار ایشان چه غیر، فقط گفتم ایشان توان اجرایی در سطح کشور را ندارد و سابقه ایشان در مدیریت در مناصب مختلف نیز مؤید این موضوع است. گفتم آن زمان نگویم که نگویند........ . ملاک آقا است. ملاکات هم از آقا.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی