پریشانی
دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۰۳ ق.ظ
بزن این زخمه
بر آن سنگ
بر آن چوب
بر آن عشق
که شاید
بردم راه به جایی ...
پرده دیگر مکن و زخمه به هنجار کهن زن
لانه جغد نگر،
کاسه آن بربط سغدی
ز خموشی*
بعدن نوشت: ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این
ورطه رخت خویش
* شفیعی کدکنی
- ۹۲/۰۸/۰۶