کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

مشخصات بلاگ

اتَّبِعُوا مَن لَّا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ وَ مَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَـٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَ لَا یُنقِذُونِ إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ
(یس، 22-24)

قبای پوشالی

شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۳:۴۰ ب.ظ

تفکر مدینه الحوائج یهود - یا به قول شما اتوپیا[1] - چنان در سنگ سنگ پوک دانشگاههایمان ریشه دوانده است که به اندک تزلزلی منفجر می شود و در آرزوی جامعه باز به جامعه شکار می رسیم. قانون های بی ارزش کانت[2] را قله های خود می کنیم و یوسف خود را به چاه می اندازیم که خودی ها بی مبنایند و ساینتیسم[3] ،ولد نامشروع نهیلیسم[4] را امام جماعت خود می کنیم.

عصای خشک پیر خرفت ، یهود شده ایم. نوار ضبط شده ای که هر روز دکمه پلیمان را می زنند و من منتسکیو[5] بلغور می کنم و تو آنتونی گیدنز[6].




گرگ توحش را لباس آزادی به تن کردند و ما گوسفندان آب از دهانمان راه افتاد که: آی ما را از اسارت دین رها کنید. و حالا که گرفتار آزادی هستیم، که می خواهد آزادمان کند؟!

ما را با معلوم الحالان که پیراهن و قلبشان سیاه است کاری نیست. امان از حاجیان مشرک، ریش داران بی ریشه که قلموی تفسیرشان چنان رنگ کفر و دین را در همین می آمیزد که رنگ خودشان روشن نیست. این زخم کهنه ی ماست: باور کنیم علی (علیه السلام) را ابن ملجم کشت و مردم گفتند مگر علی نماز می خواند؟

و بیدل چه خوب می فهمد:

این همه ریش چه معنا دارد؟                غیر تشویش چه معنا دارد؟

یک نخود کله و یک من دستار            این کم و بیش چه معنا دارد؟

دین افیون توده ها نیست اما خماری این مردم هم از بی دینی نیست بلکه از دین تریاکی دست ساز متعالمان است. دین خمیری شکلی که در قالب نهیلیسم می نشیند و مدرنیته اسلامی حاصل می شود. اینگونه شد که تکنولوژی چنان خرمان کرد که تا می گویم: تکنولوژی...     به دهانم می کوبی که با خر سفر کنیم؟




که هرچه جامعه بسیط تراست ایمان ضیق تر.

بیدل امروز در مسلمانان                همه چیز است لیک ایمان نیست

در سر هوای موعود داریم و وضع موجود ادنی تناسبی جز همین جناس لفظی با آن ندارد و این جهل مرکب ابوجهل ماست.

اما کمیت باطل سبب نمی شود که کیفیت حق غالب نگردد. تمدن اسلامی سکاندار سیر تاریخی جهان می شود و ای آقایان که سنگ تجدد به سینه می زنید در این آخرین نفس های تاریخیتان به خودتان پایی بزنید شاید از خواب رویایتان بپرید. اما شما کرتر از این هستید که ببینید چه برسد خواب هم باشید.

چو کر نمی شنود پس سخن بلند مکن..



                                                                                                                                       نوشته شده توسط: محمد مهدی




[1] utopia

[2] Immanuel Kant

[3] Scientism

[4] Nihilisme

[5] Charles de Montesquies

[6] Anthony Giddens

نظرات  (۴)

اگر منظور از متعالمان امثال شهید مطهری اند که قایل به جمع دین و تکنولوژی بودند پس بر اسلام باید فاتحه خواند

شما خیلی تند رفتید.

پاسخ:

اولاً منظور کاملاً کلی بود.

ثانیاً اشتباه یک نفر را نباید قاعده کرد بر کل اسلام، که بخواهید بر آن فاتحه بخوانید.

ثالثاً بیان الهی حضرت صادق(ع) را در حدیث عنوان بصری به نظرات شهیدمطهری ترجیح می دهم.

رابعاً رجوع کنید به مطلب دین علی و معاویه قابل جمع نیست.. و مقاله جادوی پنهان و خلسه نارسیستی

نوشته شما تنا یک نوشته احساسی بود و هیچ جنبه منطقی و علمی نداشت. پس من دلیلی بر نقد یا اشکال به متن نمی بینم. موفق باشید.

سلام بر شما.

تکنولوژی رو دیدم، یاد اون صحبتامون افتادم...

عالی بود....

موفق باشید

خوبه و بیشتر خوبه اگر نسخه پیشنهادی خودت رو بعد از انهدام ساختمان ایسم ها عرضه کنی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی