کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

مشخصات بلاگ

اتَّبِعُوا مَن لَّا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ وَ مَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَـٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَ لَا یُنقِذُونِ إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ
(یس، 22-24)

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

سیاست ها و برنامه های جمعیتی در ایران بیشتر بر پویایی رشد و حجم جمعیت، متمرکز بوده و کمتر به ساختار های سنی جمعیت، تغییرات و پیامدهای آن توجه شده است. این در حالی است که کاهش سریع باروری در دو دهه اخیر منجر به تغییرات بنیادی در ساختار سنی جمعیت شده است. در بستر این تغییرات، فازی از تحولات جمعیتی در ایران آغاز شده است که "پنجره جمعیتی" نامیده می شود. پنجره جمعیتی وضعیتی موقت در ساختار جمعیتی ایران است که در سال 1385 باز شده و برای حدود چهار دهه طول می کشد. در این دوران، نسبت جمعیت در سنین فعالیت به حداکثر خود می رسد و نسبت های وابستگی سنی کاهش می یابد و در نتیجه فرصت طلایی و منحصر به فردی فرا روی توسعه اقتصادی فراهم می شود. البته این وضعیت به صورت اتوماتیک و خودبه خود عمل نمی کند و بهره برداری از آن نیازمند بسترهای اقتصادی، اجتماعی، سیاستی و نهادی مناسب است.

در این راستا، ابتدا مروری کوتاه بر گذار جمعیتی ایران خواهیم داشت، سپس تغییرات اخیر و آینده ساختار سنی جمعیت بررسی خواهد شد و در ادامه به بررسی پنجره جمعیتی ایران، زمان بندی و طول مدت آن و ارتباط آن با رشد اقتصادی می پردازیم.*

*: بخشی از مقاله «تغییرات ساختار سنی و ظهور پنجره جمعیتی در ایران» نوشته دکتر رسول صادقی


بعدن نوشت ها:


فایل پاورپوینت "پنجره جمعیتی در ایران"

«تغییرات ساختار سنی و ظهور پنجره جمعیتی در ایران» - دکتر رسول صادقی

«انتقال سنی در ایران؛ تحولات سنی جمعیت و سیاست گذاری های اجتماعی جمعیت» - دکتر مشفق، دکتر میرزایی

«بررسی جامعه شناختی تحولات جمعیت ایران (1335- 1365)» دکتر طالقانی


population aging, wealth, and economic growth: Demographic dividends and public policy - Ronald Lee , Andrew Mason


A ‘demographic window’ of opportunity

«بحران پیری»

کتاب ”کاهش جمعیت، ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین“

او مدت ها قبل آموخته بود که جامعه، بی ادبی های فراوانی می کند که باید تحمل کرد، این دانایی که در این دنیا زمانی می آید که متواضع ترین مردان، اگر چشمانش را باز نگه دارد، می تواند انتقامش را از قدرتمندترین مردان بگیرد، به او آرامش می داد..



Maria da Puzo – The Godfather

چرا باید در کلاس های دانش گاه، مشارکت داشت؟

زمانی که در کلاس بیش از سه بار دست بلند کنی برای صحبت یا سوال یا مخالفت، انگار کن که فرصتت برای صحبت کردن تمام شده، پس استاد اجازه دارد به راحتی به تو بی محلی کند و حتی گاهی به تو بی احترامی کند و با اشاره ای سخیف به تو بفهماند که دستت را بیانداز..

وقتی استاد صحبت کردن های تو را عامل سکوت و عدم مشارکت دیگران در کلاس می داند..

وقتی که بعد از انتظاری طولانی اجازه صحبت کردن می یابی، اما صحبت هایت با پرش های بی رحمانه و ناگهانی استاد ناتمام و عقیم باقی می ماند..

وقتی که استاد صحبت های تو را باعث و بانی پراکندگی و تشویش ذهن های دانشجویانش می داند..

وقتی که به تمام وجود تلاش می کنی و از عمر و وقت و انرژی ات هزینه می کنی، اما نه تنها در مقابل چنین هزینه ای هیچ -پاداش که نه، حتی- احترامی هم دریافت نمی کنی و در عوض این دیگران هستند که با کمترین هزینه از بالاترین پاداش ها و احترام ها و قدردانی ها برخوردار می شوند..

پس چه دلیل و انگیزه ای برای مشارکت در چنین فضایی و با چنین شرایطی وجود خواهد داشت؟
مخصوصاً که در این میان کسانی هستند که همچنان تو را با توهمات خودشان قضاوت می کنند که قصد تو از این صحبت ها خودنمایی و تزویر و اظهار فضل و خودستایی است..

 

بعدن نوشت1: ره به معنی نبَرَد، آنکه به صورت نگرد..

بعدن نوشت2: فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر..