کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

کاغذ آتش زده

بر بی کسی کاغذ آتش زده رحمی..

مشخصات بلاگ

اتَّبِعُوا مَن لَّا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ وَ مَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَـٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَ لَا یُنقِذُونِ إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ
(یس، 22-24)

زلزله

يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۳۵ ب.ظ

اپیزود اول:
امروز با یکی از اساتید صحبت می کردم. تقریباً تنها استادی که، در این دانشگاه، واقعاً درس می دهد و واقعاً از کلاسهایش استفاده میکنم. از مشکلات جامعه گفت و از پیچیدگی و درهم تنیدگی آنها. در آخر چیزی گفت که مرا یاد فکری انداخت که سالها پیش به ذهنم خطور کرده بود...

اپیزود دوم:
سالها پیش در دوران دبیرستان که به مناسبتی (مناسبتش را به خاطر ندارم) بحث زلزله تهران و تلفات عظیم آن دوباره نقل محافل شده بود، به ذهنم رسیده بود که چرا باید از این زلزله بترسیم و بگریزیم؟ اصلاً چه بهتر که زلزله ای بیاید و همه چیز را ویران کند. همه چیز ویران شود و از (مسامحتاً) آدم های کنونی هیچ کسی باقی نماند. تا انسانها از نو شروع کنند. و دیگر گرگ نباشند و یکدیگر را ندرند..

اپیزود سوم:
امروز استاد عزیز می گفت گاهی که از این همه مشکل و پیچیدگی و پیدا نکردن راه حل مشخص کلافه می شوم، فکر می کنم که کاش زلزله ای بیاید و همه چیز را ویران کند. از آدم های فعلی کسی باقی نماند و کسانی بیایند که واقعاً انسان باشند..

نظرات  (۵)

سلام داداش
وب خوبی داری دمت گرم
درباره این مطلب هم :
همیشه پاک کردن صورت مساله بهترین راه حله

پاسخ: سلام داداش.
یه جورایی پاک کردن صورت مسئله نیست. یه جور تنفر از وضع فعلیه، که با خستگی ناشی از کارکردن و نتیجه مورد انتظار رو کسب نکردن همراه شده..
سلام
مبارک باشه.
انشاالله چرخ وبلاگتون خیلی خوب براتون بچرخه
با مطلبتون در مورد زلزله خیییییلی موافقم.


پاسخ: و علیک السلام.
انشاالله
با این مطلب موافق نیستم. «از آدم‌های فعلی کسی باقی نماند و کسانی بیایند که واقعاً انسان باشند» یعنی چی؟! ضمن این که توهین به خودتان و البته به ما هست، و این جایز نیست، ایده‌آل‌گرایی مخرب هم هست. مگر در طول چند هزار سال گذشته، انسان‌ها چگونه بوده اند؟! از مریخ که نمی‌توان آدم آورد، باید آدم ساخت. این حرف‌های فانتزی البته، متناسب با شور جوانی است...!
فلک را سقف بگشاییم و طرحی نو دراندازیم و از این حرف‌ها! که خوب هم هست و مخالفتی هم ندارم و حمایت هم می‌کنم
میم جان مثل اینکه شما خیلی از آدمای دور و ورت راضی هستی که این مطلبو توهین میدونی!!!!! این آدمایی که شمابا ازبین رفتنشون مخالفی رو از کجا باید پیدا کنیم؟ آدرسشونو به ما هم بده.من که از بیرون رفتن از خونه وپاگذاشتن توی خیابونا و فروشگاه ها و پارکای تهران متنفرم.هشت شب به بعد که دیگه حالم بهم میخوره برم بیرون.خیلی خوش بینی داداش من.
این‌جانب به نوعی دین‌داری فداکارانه معتقدم. یکی از خصوصیات این نوع دین‌داری، رعایت حال افراد ضعاف‌الایمان (مثل بنده) است و سخت نگرفتن بر آن‌ها. تبعات آن قابل بحث است. مثلاً یکی از تبعاتش، اصول‌گرایی در نظر (و حتی نوعی رادیکالیسم نظری) و همگرایی در عمل است. این نگاه را به مکتب اهل بیت، نزدیکتر می‌دانم. ضمناً توجیه‌کننده وضع موجود هم نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی